معرفی کتاب پیشنمونهسازی
علی بهرامینژاد - 07-11-1395 - زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
«بسازید شکست بخورید اما موفق شوید؛ مطمئن شوید که شما در حال ساختن آن چیز درست هستید قبل از اینکه به درستی آن چیز را بسازید. »
خیلی وقت بود که دوست داشتم، درباره کتابهایی که مطالعه کردم و به نظرم محتوای خوب، کاربردی و مناسب داشتن، داخل وبلاگ کمی دربارشون بنویسم. این بار قصد معرفی کتاب پیشنمونهسازی رو دارم. این کتاب درباره مفهوم پیشنمونه سازی صحبت میکنه. این مفهوم در سال 2009 توسط آقای آلبرتو ساویا مطرح شده و توسعه یافته است. آلبرتو ساویا در کنار کارهای دیگرش، مدیر بخش مهندسی و مشوق نوآوری در بخش تبلیغات گوگل است. از آن به بعد این مفهوم در حال گسترش و توسعه یافتن است. کتاب «پیشنمونهسازی» هماکنون به زبان های گوناگونی ترجمه شده و در دانشگاههای استنفورد و سایر دانشگاههای دنیا در حال تدریس است.
این کتاب شاید با کتابهای دیگهای که مطالعه کرده باشین کمی متفاوت باشه؛ شاید دلیل اصلیش این باشه که خود این کتاب یک پیشنمونه است! مفهوم پیشنمونهسازی به نظرم مفهوم جالب و تاثیر گذاری هست؛ به خصوص برای خیلی از ماهایی که ایدههایی تو ذهنمون برای اجرا داریم و میخوایم تصمیم بگیرم که چه کنیم. برای اینکه منظور خودم رو به شکل بهتری برسونم قسمتی از این کتاب رو در زیر آوردم:
«پالم پایلوت در سال 1996 معرفی شد که به اندازه کف دست بوده و چهار عملیات اصلی را انجام میداد: تقویم، دفتر تلفن، لیست کارهای روزمره و یادداشت برداری ساده. پالم پایلوت اولین نمونه موفق دستیاران شخصی بود، اما جف هاوکینز -یکی از بنیانگذاران پالم و مخترع پایلوت- به موفقیت دستیارهای شخصی مطمئن نبود. برعکس باتوجه به مقاله سال 1998 در مجله تایمز(تاکیدها را من اضافه کرده ام):
هاوکینگ ۴۰ ساله، مدیر تکنولوژی پالم و مخترع پالم، یکی از اولین کامپیوترهای قابل حمل به نام گریدپد را ده سال پیش ساخته است. این کامپیوتر یک پدیده اعجاز انگیز مهندسی اما یک شکست تجاری بود به خاطر اینکه به نظر او هنوز بسیار بزرگ بود. وقتی همکاران او از او پرسیدند که کامپیوترهای جدید چه اندازه ای باید باشد برای اطمینان از اینکه این اشتباه را دوباره تکرار نکند برای آنها جواب آمادهای داشت: «بیایید سایز جیب لباس را آزمایش کنیم»
او به گاراژ خود بازگشت و یک تکه چوب را به اندازه سایز جیب لباس خود برید. سپس او این تکه چوب را در ماههای متمادی حمل کرد و تظاهر کرد که آن تکه چوب واقعا یک کامپیوتر است. آیا او برای ناهار چهار شنبه آزاد بود؟ هاوکینز آن تکه چوب را از جیبش خارج میکرد و انگار که دارد برنامه زمانی خود را چک میکند آنرا میفشرد. اگر او به شماره تلفنی نیاز داشت، او تظاهر به پیدا کردن آنرا در قطعه چوب میکرد. معمولا او طراحی ظاهری متفاوتی را با چینش دکمههای متفاوت رو کاغذ پرینت میکرد و با چسباندن آنها روی چوب طراحی جدید را امتحان میکرد.
این عکس پیشنمونهای است که جف آنرا ساخته است(شما میتوانید نمونههای بیشتری در موزه تاریخچه کامپیوتر در مانیتن ویوو کالیفرنیا پیدا کنید).
من فقط میتوانم عکس العمل دیگران را هنگامی که هاوکینز آن تکه چوب را از جیب خود بیرون میآورد و آنرا همانند یک کامپیوتر فعال میفشرد تصور کنم. آنها فکر میکردند که او دیوانه شده است. اما نه او بسیار باهوش بود. آن تکه چوب به همراه دکمههای پرینتشده هاوکینز را به این نتیجه رساند که او راه درستی را آمده است. او برای اولین و مهمترین سوال پاسخی یافته بود: «اگه من یک پایلوت داشتم، آیا آنرا با خود حمل کرده و از آن چیز استفاده میکردم؟» و جواب قطعا «بله» بود و او میدانست که چیز درست را یافته است. اکنون او میتوانست روی سوالات بعدی تمرکز کند مانند: آیا میتوانم آنرا کوچک درست کنیم؟ ساخت آن چقدر هزینه خواهد برد؟ عمر باتریها چقدر خواهد بود؟ اکنون زمان ساخت یک «نمونه اولیه مناسب» رسیده بود.
پالم پایلوت تنها موفق نبود بکله یک موفقیت بسیار بزرگ با تاثیر عظیم بود. پایلوت جد تمامی تلفنهای هوشمند امروزی است. این محصول تنها از تکه چوبی شروع شد همانند پینوکیو.»
خوندن کتاب چقدر از شما زمان میبره؟
خوندن این کتاب زمانی زیادی از شما نخواهد گرفت؛ شاید بین 1 الی 2 ساعت بتوان تمام کتاب رو مطالعه کرد؛ اما حتماً توصیه میکنم که این کتاب رو بخونید.
کتاب رو چطور دریافت کنیم؟
این کتاب توسط آقای عباس یزدان پناه به فارسی ترجمه شده و به شکل رایگان در وبسایت فارسی پیشنمونهسازی منتشر شده که از لینکهای زیر میتونید به اون دسترسی داشته باشین:
پینوشت:
چطور با کتاب آشنا شدم؟ یکی از دوستان توی پستی که برنامه KTOP رو معرفی کرده بودم این کتاب رو به عنوان نمونه قرار داده بود و پرسیده بود که آیا میشه اون کتاب و هم با KTOP بهینهسازی کرد یا نه؟ و این کتاب جزو اولین کتابهایی بود که با KTOP بهینهسازی شد و داخل Kindle خوندمش.
ادامه ...